عشق واقعی چطوری هست؟ عاشق کسی هستیم یا عاشق خودمون؟
عشق کلمه ای است که در فرهنگ امروز ما تقریبا معنایش را از دست داده است، داستان بسیار جالبی در مورد یک پیشوای مذهبی هست که نزدیک مردی شد که داشت از ماهی خوردن لذت می برد.
و او پرسید: مرد جوان چرا ماهی می خوری؟
مرد جوان گفت: چون عاشق ماهی هستم.
پیشوا گفت: اوه پس عاشق ماهی هستی و و به همین خاطر است که آن را از آب خارج کردی، کشتی و آبپز کردی؟ به من نگو عاشق ماهی هستی، تو عاشق خودت هستی و چون مزه ماهی را دوست داری آن را از آب خارج کردی، کشتی و ابپز کردی.
بسیاری از عشق ها درواقع مانند عشق به ماهی هستند و وقتی زوج های جوان عاشق هم می شوند معنایش چیست؟ به این معنی است که مرد در آن زن کسی را دیده که احساس کرده که می تواند نیازهای جسمی و روحی اش را برطرف کند و به همین ترتیب آن زن هم احساس کرده که در آن مرد این چیزها را دیده، این همان عشق به ماهی بود ولی درواقع هر کسی به دنبال نیازهای خودش است.
این عشق به دیگری نیست، شخص دیگر وسیله ای برای خشنودی من می شود.
بسیاری از این عشق ها، عشق به ماهی هستند. عشق واقعی به معنای به دست اوردن چیزی نیست بلکه به معنای بخشیدن چیزی است.
یک استاد اخلاق میگفت مردم دچار اشتباه بزرگی می شوند و فکر می کنند که تو به کسانی که دوستشان داری چیزی می بخشی ولی درواقع جواب درست این است که تو به کسانی که چیزی می بخشی، دوستشان داری. منظور این است که اگر من به تو چیزی ببخشم درواقع قسمتی از خودم را در تو قرار داده ام از آن جا که عشق به خود یک چیز طبیعی است، هر کسی خودش را دوست دارد حالا که بخشی از من به تو متعلق شده است پس یک قسمتی از من در تو هست که دوستش دارم.
پس عشق واقعی یعنی برای بخشیدن، نه عشق برای به دست اوردن.
-----------------
داشتم درباره عشق تحقیق میکردم، اونم ۵ خرداد تولدم. دیدم اره عشق من عشق ماهی نیست :)
خداروشکر
نظر شما چیه؟ عاشق شدید؟