مثبت اندیشی با خوش خیالی خیلی فرق داره
تفاوت مثبت اندیشی، بدبین و خوش خیال
نکته: متنهای مربوط به مثبت اندیشی با رنگ بنفش، متنهای مربوط به منفیبافی یا بدبینی با رنگ سبز و متنهای مربوط به بیخیالی و خوشخیالی با رنگ نارنجی و توضیحات کلی با رنگ مشکی مشخص شده است. ما در این مقاله افکار را به ۳ دسته کلی تقسیم بندی کردیم و دلیل بر آن نیست که شما حتما جز یکی از آنها هستید، ممکن است تمایل به بعضی افکار در شما بیشتر باشد.
امروزه کلماتی وجود دارد که این کلمات بعضی از اوقات ظاهراً شبیه هم هستند اما معنای آنها متفاوت است و در جامعه متاسفانه به علت نداشتن آگاهی کافی مترادف بهکاربرده میشود مثبت اندیشی، منفیبافی یا بدبین و بیخیالی یا خوشخیالی (دقیقا شبیه چهره سمت چپ ) نمونهای از این کلمات است.
عزیزان من، مثبت اندیشی با خوشخیالی تفاوت زیادی دارد، مراقب افکار و حرفهایمان باشیم چرا که ممکن است بعضی از افکار ساده مردم را با افکار اشتباه خودمان پر میکنیم، ما در فردای قیامت مسئول پاسخگویی هر آنچه که از زبانمان بیرون آمده خواهیم بود و زبان ما نیز علیه خودمان شهادت خواهد داد، پس مراقب آنچه که میخواهیم بگوییم باشیم.
بدبین، منفیباف یا منفی گرا اجازه میدهد تا یک سرخوردگی در بخشی از زندگیاش، بقیه آن را هم فراگیرد. فرض کنیم کسی از کار برکنار شده باشد بدبین نه تنها بابت از دست دادن کارش غصه میخورد، بلکه دیگر شروع میکند به نگران شدن از اینکه زندگی زناشوییاش اشکال پیداکرده و بچههایش تحت کنترلش نیستند و از مشکلات در ذهن خودش همانند کوهی به بلندای آسمان میسازد و نسبت به همهچیز ناامید میشود.
ولی خوشبین یا مثبت اندیش نمیگذارد یک شکست همه زندگیاش را به خرابی بکشاند با خود فکر میکند "خب در حال حاضر شغلی ندارم، ولی من و خانمم هنوز باهم صمیمی هستیم و بچههایم مایهی افتخارم هستند و باید تلاش کنم شغلی دیگر پیدا کنم و در آن نقاط ضعف احتمالیام را رفع کنم تا احتمال از دست دادن دوباره شغلم کمتر شود، اصلا شاید این فرصتی باشد برای پیدا کردن شغلی بهتر، پس خدایا شکر"
درحالیکه افراد بیخیال مرز بین این مثبت اندیشی و منفیبافی است برفرض مثال این افراد بعد از آنکه شغلشان را از دست دادند میروند در مٌبل پشمیشان لم میدهند و به دنبال کانالهای فیلم میگردند، تا بلکه کسی تماسی گرفت و شغلی برایش پیدا کرد، هیچ تلاشی نمیکنند و اگر تلاشی بکنند به همت اطرافیانش بوده است و همانند ماشین بدون بنزین میمانند که باید در هر ساعت و در هر مکان برای به حرکت انداختن آن به کمک اطرافیانش شتافت
افراد منفیباف اگرچه تلاش کنند ولی زحمات خود را ممکن است با افکار منفیگرایانه به باد دهند و در اکثر مواقع، بیشتر از گروههای دیگر انرژی صرف میکنند ولی به میزان انرژی که صرف کردهاند نتیجهای نمیگیرند
افراد مثبت اندیش با دیدگاه مثبت و انرژی دادن به خود و حتی اطرافیان در انجام کار، نهتنها انرژی آنها کم نمیشود بلکه باعث افزایش آن شده و تلاش خود را نیز برای رسیدن به خواستههای خود بیشتر میکند حتی اگر به خواسته خود نرسند آن را تحلیل کرده و نقاط منفی کارش را رفع کرده و با امید بیشتری نسبت به دیروزش کارش را ادامه میدهد و لذت میبرد
افراد بیخیال هم با تیکه بر احساسات و حال خود ساعتی کوتاه را ممکن است زیر کولر کار کنند ولی روزها نشسته و منتظر معجزهای از طرف خدا و بندگان خدا برای ایجاد شرایط بهتر هستند، گاه این افراد بهشدت افسرده است و گاه بهشدت خندان و تعادلی در آنها دیده نمیشود
مثبت اندیشی هرگز به معنای ندیدن کاستیها ، انتقاد نکردن و عدم تلاش در جهت بهبود آنها نیست بلکه به معنای دیدن واقعیت و برنامهریزی دقیق ، هدفمند و امیدوارانه برای تغییر آن است . مثبت اندیشی تضادی با واقعگرایی ندارد و به معنای نیمهخالی لیوان هم نیست بلکه تاکید بر این واقعیت است که اگرچه نیمی از لیوان پر و نیمی از آن خالی است اما اراده انسانی میتواند ظرف چند ثانیه نیمهخالی لیوان را نیز پر کند .اگرچه اغلب موفقیتها در دنیای امروز سختتر و پیچیدهتر از پر کردن یک لیوان آب نصفه هستند اما مثبت اندیشان همواره این جمله را تاکید میکنند که کار هرقدر سختتر شود من هم هنگام اجرای آن سرسختتر میشوم .البته مثبت بودن تنها به فکر نیست بلکه به عمل است شما میتوانید سالها در ذهن خود تصور نمایید که بهترین متخصص کامپیوتر دنیا هستید اما تا پشت کیبورد ننشینید و چند دکمه را فشار ندهید فایدهای برایتان ندارد مثبت اندیشی که فقط به فکر کردنها بسنده کند برای مدتی روحیهاش را حفظ میکند و پس از چندی به ضد خود تبدیلشده و این خاصیت خود را نیز از دست میدهد و گاه ممکن است به سمت منفی گرایی یا بیخیالی رود.
مثبت اندیشان هدف خود را مشخص کرده و در راستای تحقق آن تلاش و برنامهریزی میکنند اما خوشخیالها تنها آرزو میکنند و انتظار دارند که کائنات دستبهدست هم داده و آرزوهایشان را برآورده سازند و اگر چنین نشود خود را از زمین و زمان طلبکار میدانند .
مثبت اندیشان شکست را به این معنا پل پیروزی میبینند که باید کارشان را بازنگری کرده روشهایشان را تغییر داده و نقصهایشان را برطرف سازند تا بتوانند پیروز شوند اما خوشخیالها به امید آنکه بار دیگر پیروز میشوند از تجزیه و تحلیل و درس گیری از اشتباهات خود میپرهیزند .
مثبت اندیشان امید و تلاش را دو بال پرواز انسان بهسوی موفقیت میبینند و میدانند که هر یک از این دو بال اگر آسیب ببیند میتواند باعث توقف حرکت انسان بهسوی اوج شود .این افراد در عین امیدواری شبانهروز تلاش میکنند و در حین تلاش اگرچه احتمال دارد شکست بخورند اما درهرحال اشتیاقشان را برای ادامه راه حفظ مینمایند و در ضمن اشتیاق ، دانششان را نیز ارتقاء میبخشند و در عین بالا بردن سطح دانش روابطشان را نیز با دیگران بهبود میبخشند و اینگونه است که نقشه زندگی موفق را طراحی و خود آن را اجرا میکنند.
امیدوارم تونسته باشم فرق بین مثبت اندیشی، منفی اندیشی و خوش خیالی رو گفته باشیم
ان شالله شما از دسته ای مثبت اندیشی باشید