تهدید کردن خدا

دو روز پیش یک کاری کردم ولی با نیت بود و برای رضای خدا انجام دادم، فرداش که میشه دیروز دیدم به خاطر اون کار شدیدا مریض شدم، یک نگاه چپ چپ به خدا کردم و گفتم این بود جواب خوبی هام؟ :دی بهش گفتم یک کاری نکن که دیگه از اون کارها نکنم ها :))))

خلاصه با حال مریضم خوابیدم و صبح که بلند شدم یعنی امروز، دیدم حالم خیلی خوبه و اصلا اون مریضی دیروز رو ندارم دیگه :)

فکر کنم خدا ازم ترسید :دی

من کلا با خدا اینطوری حرف میزنم، چرا که هیچ کس مثل اون توانایی در شنیدن نداره، و هیچ کس مثل اون بخشنده و مهربون نیست

در آیه ۸۶ یوسف از جانب یعقوب آمده:

همانا شکایت غم و اندوه خود را فقط به نزد خدا می برم

شما هم فقط نزد خدا ببرید به جای اینکه تو بیان و یا شبکه های مجازی بین بندهای خدا که بی توان و عاجز هستند بگید :)

راستی یک تشکر ویژه کنم از سایت های معروف بیتوته و تبیان و ده ها سایت دیگه که عکس نوشته های ناچیز ما رو برمیدارن و به اسم خودشون میزنن، ما که مشکلی نداریم ولی خب تعجب کردم این سایت ها چنین کاری میکنن :)))