مادرت رو بیشتر دوست داری یا همسرت رو؟

مادرت رو بیشتر دوست داری یا همسرت رو؟

یک سوال قدیمی و رایج و البته بی‌پایه و اساس که خیلی‌ها از سر کنجکاوی میپرسن :)

همیشه از این سوالات بدم میومد

پدرت رو بیشتر دوست داری یا مادرت رو؟

زن بگیری زنت رو بیشتر دوست داری یا مادرت رو؟


یادمه همیشه در دوران راهنمایی بعضی‌ها از من میپرسیدن پدرت رو بیشتر دوست داری یا مادرت رو، منم چون به بلوغ فکری کاملی نرسیده بودم یواشکی میگفتم مادرم رو، فکرم در اون دوران محدود بود که چقدر پدرم داره برای من زحمت میکشه درحالی که من با چشم ظاهر نمیبینم، فراموش کرده بودم که باید با چشم دیگر فداکاریها رو دید

کمی که بزرگ شدیم همش میگفتن اگر دیگه ازدواج کنی مادرت رو مثل الانت دوست نخواهی داشت، همیشه از این حرف‌‌ها نفرت داشتم، هر کسی میگفت یادمه بهش میگفتم شما هنوز آب رو با غذا مقایسه میکنید و من حرفی ندارم

اصلا نمیدونم چرا جایگاه مادر رو با همسر مقایسه میکنن، مثل مقایسه آب با غذا هست، من به شما بگم آب رو بیشتر دوست داری یا غذا رو به عقلم شک نمیکنی؟ :)

گاهی شده توی هوای گرم یک لیوان آب خوردیم انگار دنیا رو بهمون دادن انقدر برامون لذت داشت و گاهی شده از سر گشنگی غذا حکم طلا رو برامون داشته و از خوردنش نهایت لذت رو بردیم. یک انسان با منطق نمیاد اینا رو با هم مقایسه کنه، مگر بخواد با طرف شوخی کنه اینا که بحثش جداست، به جای مقایسه کردن باید اون لحظات تشنگی و گرسنگی رو در ذهن ثبت کنه یا همیشه یادش باشه در چه شرایطی قبلا بوده تا ارزش اب و غذا رو همیشه به خوبی درک کنه.

جایگاه بزرگ و معنوی مادر رو چطوری بیاییم با جایگاه مهم و با ارزش همسر مقایسه کنیم؟ مادر عزیزی که جوانیش رو برای بچه گذاشته رو میشه با همسری که جوانیش رو داره میذاره مقایسه کنی؟

بهتر از من میدونید که در کتاب‌ معنوی ما جایگاه هر دو رو بسیار مهم میدونه ولی باید گفت که توجه ویژه‌ای به مقام مادر کرده، ممکنه بیشتر ما در دوران جوانی که به بلوغ فکری مناسبی نرسیده باشیم نتونیم حتی با چشم ظاهر فداکاری‌های مادران عزیزمون رو ببینم و در ذهن ثبت کنیم، شایدم ثبت کرده باشیم ولی گذر زمان باعث شده باشه فداکاری‌های مادران عزیز فراموش بشه

ولی وقتی قصد ازدواج داریم یا ازدواج کردیم حداقل میتونیم بگیم سنمون بالاتر رفته و به یک بلوغ فکری مناسب‌تری رسیدیم و زمانی که میبینیم همسرمون وقتش رو صرف نیازهای ما میکنه این عمل همسرمون رو شاید بهتر درک کنیم و در ذهن به خوبی ثبت بشه چرا که ما دیگر مثل دوران جوانی ذهنی ناپخته نداریم


  • ✔ یادمون باشه که مادر هم همسری هست و همسری ممکنه مادری باشه، پس دیگه مقایسه مادر و همسر اصلا منطقی به نظر نمیاد
  • ✔ بنده که هنوز ازدواج نکردم ولی یکی از نصیحت‌هایی که به خودم قبل ازدواج در دفترچه خاطراتم کردم اینکه به اون همسر آینده بگم جایگاه تو با جایگاه مادر من فرق داره، و اگر من ارزش و اهمیتی به جایگاه مادر میدم به جای اینکه جلوش رو بگیره و حسودی کنه باید بیشتر کمک کنه و قطعا اگر منطقی باشه بیشتر از این موضوع خوشحال میشه تا اینکه ناراحت بشه، هر چند بعد ازدواج اولویت با همسر هست ولی این اولویت منافاتی با جایگاه با ارزش مادر نداره
  • ✔ به هر مادری، مادر نمیگن، به هر همسری، همدم نمیگن، منظور من از کلمه مقدس مادر و همسر، مادران واقعی و همسران فداکار هست.

 

روزتون زیبا در کنار عزیزانتون :)

در روزی بسیار نزدیک همه ما دستانمان از دنیا کوتاه خواهد شد و گدای چند صلوات از انسان های روی زمین می‌شویم، پس من هر شب برای بازدیدکنندگان سایتم صلوات میفرستم، یعنی برای تو که این متن را میخوانی، حال می‌شود تو هم برای من بفرستی؟ :)
جهت دریافت آخرین مطالب سایت در ایمیل خود ، در خبرنامه عضو شوید
۱۳ دیدگاه
  1. avatar
    بهارنارنج :)
    بله بله صحیح است:دی
    حالا شما اب بیشتر دوست دارید یا غذارو؟:دی
    • avatar
      همه رو دوست دارم :)
  2. avatar
    ولی کارگاه روانشناس می گفت مرد بین زن و مادر باید مادر رو انتخاب کنه زن بین خونواده اش و شوهرش باید شوهر رو انتخاب کنه :|
    اینم از جایگاه پست زن :/
    • avatar
      روانشناسی که بیاد بگه بین زن و مادر باید یکی رو انتخاب کرد و اونم مادره، خودش مشکل داره باید بیاد مشاوره بشه :)
      جایگاه هر دو ویژه هست، من اکثر مقالات معتبر از روانشناس‌های خوب رو خوندم همیشه گفتن اولویت با همسر هست و این خیلی منطقی و بدیهی هست و تعجب میکنم یک شخص روانشناس چنین بگه
      مسائلی که مربوط به خانواده پسر میشه زنش میتونه کمک کنه ولی دخالت نه
      و مسائلی که مربوط خوده پسر و دختر میشه مادرها میتونن کمک کنن ولی دخالت نه
      اینطوری حرمت نگه داشته داشته میشه و هر کسی جایگاه خودش رو میشناسه، و خیلی از مشکلاتی که از سر دخالت‌ها که گاهی برخی‌هاشون ناخواسته و از سر دلسوزی هست پیشگیری میشه. و این حرمت ها رو باید پسر و دختر کنترل کنن.
      البته یک نکته هم هست که باید دید این روانشانس چ شرایطی مدنظرش هست وگرنه اگر حرفش به شکل کلی باشه کلا غلطه و خارج از منطق هست
      شما کتاب‌های معتبر و الهی رو توجه نمیکنید اون موقع برای گفتن ی حرف روانشناس اینطوری :/ میشید و میگید اینم از جایگاه زن؟
      برای پیدا کردن جایگاه واقعی زن به کتاب الهی سر بزنید تا شگفت زده بشید :)
    • avatar
      اره :)
  3. avatar
    ولی من همسرمو بیشتر دوست دارم
    چون گور به گوره و وجود خارجی نداره و با حضورش مایه مزاحمت من رو فراهم نمیکنه :))
    • avatar
      خوشحالم با خودت خوشحالی :)))
  4. avatar
    خیلی خیلی خوب و آموزنده بود، مسئله ای هست که شاید بعضی هامون درگیرش باشیم. تیک اول جمله ی عالی و قابل تأملیه.
    • avatar
      خوشحالم آموزنده بوده خانم معلم :)

  5. avatar
    آخه اون روانشناس به شدت مذهبی بودن
    شاید هم شوخی بوده اصلا نمی دونم :)
    جواب کامنتتون رو حتما بخونید براتون لازمه :)
    • avatar
      اوف، ما کلی آدم مذهبی داریم که مشکلات عجیبی دارن :))

    • avatar
      لطف دارید، همه میتونن جملات قشنگ بگن، مهم تو عمل هست، اگر در آینده عمل کردم تشویق کنید :)
  6. avatar
    خب هر کدوم جای خودش را داره !
    نمیشه گفت مادر یا همسر ، هرکدوم در جایگاه خودشون دوست داشتنی و پرستیدنی هستند .
    • avatar
      بله دقیقا
      ما هم همین رو توی متن گفتیم 
  7. avatar
    زهرا ربانی
    سلام روزتون پرحاصل
    راستش من بااین جور سوالا هیچ کاری ندارم و همیشه نشنیده میگیرم چون به نظرم یکی از بیخودترین سوالای ت دنیاس...
    ب نظرم اینجورسوالا بزرگترین دلیل ایجاد مقایسه کردن و علل الخصوص حسادته مخصوصاوقتی از بچه ها میپرسی مادرتوبیشتردوست داری یاپدرتو؟....اون بچه برا اولین بار از خودش ی چیز میگه یا خیلیامیگن هردو رو و از اونور مخاطبشون میگه نه راستشوبگو یکیوبایدانتخاب کنی....و وقتی اون بچه تنهامیشه داخل ذهنش مادر وپدرشوازهم تفکیک میکنه و شروع میکنه ب مقایسه کردن و این روند تابزرگی ادامه پیدامیکنه تاجایی ک خوده طرف جلوشوبگیره ویاحتی امکانش هست تااخرعمر ب این روند ادامه بده....ازمندیان ی چیز خیلی جالب و درستی گفت ک خیلی خوشم اومد ایشون گفتن وقتی خودتوبادیگران مقایسه میکنی دقیقانظام باورهاتو میشکنی باور از خودت و توانایی هاتو میشکنی واین باعث میشه دیگرانو جلوترازخودت بدونی حتی سلیقه و نوع فکرشونو...ومیگفت شماحق نداری خودتوباکسی مقایسه کنی وشایدبگی مقایسه گاهی برا پیشرفت لازمه بله درسته لازمه اما ت فقط با یک نفرمیتونی خودتومقایسه کنی اونم با اینده ی خودته.....
    میخواستم بگم چقدر حرکتتون خوب واساسیه ک تا ی نکته مهم و اساسی رو ت زندگی همه افراد احساس میکنیدمیاین مطلب و نظریه درست رو ارائه میکنید و از اونور خودتون ب شخصه میاین وقت میزارین و جواب نظرات رو میدین واقعافوق العادس...راستی ستاره خانوم بهتون پیشنهادمیکنم قبل ازاینکه ب روانشناسی مراجعه میکنید سوابق و نوع کارشوحتمابدونین و از درستیش اطمینان پیداکنیدوگرنه روانشناس زیاده قرار نیس همه خوب باشن و مهم اینه ک از کجاو با چ نمره ای این مدرکوگرفته و چقدرمردم ازش جواب خوب وعالی گرفتن دقیقامثل دکترا میمونه ک همشون خوب نیستن.....
    • avatar
      درود روزتون زیبا :)
      بله ممکنه حسادت هم باشه، کلا از منشا این سوال‌ها چیز خوبی نمیشه پیدا کرد
      کلا مقایسه کردن خوب نیست ولی نه اینکه این حرف مطلق باشه، در این باره مقاله زیاد نوشتم:
      خواهش میکنم، نوشتن این مقاله‌ها در درجه اول به خودم کمک میکنه و من همیشه در تلاشم که خودم رو بهتر کنم، دانایی روی سنگ قبرش نوشته بودن:

      آن هنگام که جوان بودم و فارغ از همه چیز و تخیّلم مرز و محدوده ای نمی شناخت، در سر آرزوی تغییر دنیا را می پروراندم. بزرگتر و خردمندتر که شدم دریافتم جهان تغییرناپذیر است، پس افق اندیشه ام را محدودتر کردم و بر آن شدم تا تنها کشورم را تغییر دهم. اما این هم عملی نبود.
      پس از سال ها زندگی و تجربه، آخرین تلاش ناامیدانه خود را صرف تغییر خانواده ام کردم. اما افسوس آنها نیز که نزدیکترین کسان به من بودند تغییر نکردند.
      اکنون که در بستر مرگ آرمیده ام، به ناگاه حقیقتی را یافته ام. تنها اگر خودم را تغییر داده بودم، آن گاه نمونه ای می شدم برای اعضای خانواده ام تا آنان نیز خود را تغییر دهند. با انگیزه و تشویق آنها چه بسا کشورم نیز اندکی اصلاح می شد، شاید می توانستم دنیا را هم تغییر بدهم!

      منم برای همین روی خودم کار میکنم تا بقیه رو تغییر بدم :)
  8. avatar
    منتظر کامنت
    من درباره همسرم نداشتم نمیخواستم ولی همیشه دنبال جواب منطقی بودم برای سوال های بی پایه و اساسشون وقتی جواب به این خوبی رو دادم الان حدودا سه ساله کسی سوالی از من نمیپرسه خیلی عالی بود لطفا اگه مطلبی درباره هر چیزه دیگه ای نوشتین به من بگید چون واقعا جذاب و سنگین بود.
    • avatar
      ممنونم از حضور شما
  9. avatar
    این مقایسه از دم غلطه.شاید بعضی ها یا حتی خیلیها توی فرهنگ ما یا اصلا فرهنگهای دیگه مادرشون رو از هر ادم دیگه ای بیشتر دوست داشته باشن ولی اولویت فرق داره با دوست داشتن و یکی نیست همیشه.شما ممکنه حتی یک دوستی رو توی دنیا از هر کسی بیشتر دوست داشته باشید ولی اولویت با همسر ادم هستش.ممکنه زن و شوهر هرکدومشون بچشونو از هر کسی بیشتر دوست داشته باشن که باز هم اولویت با همسره. نکته مهم تفاوت اولویت گذاشتن و دوست داشتن هستش.خود من با یه خانم مطلقه آشنا هستم که بچه داره و همیشه در رنجم که اولویت اول و اخرش بچشه و اونم به خاطر تجربه نداشتنم بود که نمیدونستم این واکنش طبیعیه و ربطی به دوست داشتن نداره.
    • avatar
      کاملا درسته
  10. avatar
    سلام میشه اگه کسی پرسید مادرتو بیشتر دوسداری یا همسرتو چ جوابی بدیم ؟درحالی ک وتاشو دوسداریم
    • avatar
      سلام
      گفتم تو مقاله. هر دو
      اصلا نمیشه مقایسه این دو جایگاه رو کرد.
  11. avatar
    خب بزارید سوالو اینجور بپرسم؟
    اگر همسرت و مادرت همزمان در آب دریا در حال غرق شدن باشن و شما فقط بتونی یکیشونو نجات بدی کدومو انتخاب می کنی؟
    حالا اگه بچه ات هم بن اونا باشه چی؟
    • avatar
      از اون سوال های خیلی مسخره هست که اصولا پاسخ نمیدم.
      شبیه همین سوالی هست که خودم داخل مقاله مورد انتقاد قرار دادم و کلی روضه گفتم و دوباره شما همین سوال پرسیدی :)))
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
زندگی، یعنی عشق فرصت همراهی با، امید است درک همین اکنون است وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم رسم پذیرایی از تقدیر است یعنی تکاپو یعنی هیاهو شب نو، روز نو، اندیشه نو یعنی حرکت و امید
کانال تلگرام در بیان دنبال کنید