داستان - برای یک دستمال قیصریه ای را آتش می زند

داستان - برای یک دستمال قیصریه ای را آتش می زند

داستان آموزنده 

پسری پیش مردی که دکان علاقه بندی داشت کار می کرد. این پسر که هنر نداشت و کاری بلد نبود، یک وقت به سرش می زند که زن بگیرد. هر طوری بود برایش دختری پیدا کرده و به اسم او کردند، یک روز علاقه بند دکانش را به پسر سپرده بود و خودش به خانه رفت. اتفاقاً‌ نامزد پسر به در دکان علاقه بند آمد و بعد از سلام و احوال پرسی چشمش به پارچه ها و دستمال های قشنگی که در دکان بود افتاد. از پسر خواست یکی از دستمال ها را به او بدهد. پسر گفت:

این دستمال ها مال من نیست.

از دختر اصرار و از پسر انکار؛ و پسرک به هر زبانی که خواست نامزدش را از این کار منصرف کند تا از خیر دستمال بگذرد، نتوانست. بالاخره حرفها و حرکات دختر کار خودش را کرد و پسر دو تا از دستمال ها را به او داد. دختر خوشحال و خندان از دکان بیرون رفت. بعد از رفتن دختر، پسر به خود آمد و گفت:

این چه کاری بود که کردم؟ حالا چه خاکی به سرم کنم؟ اگر بگویم نسیه دادم،می گوید چرا؟ اگر بگویم فروخته ام پولش را می خواهد. اگر بگویم گم شده، تاوانش را می خواهد.

خلاصه آن پسر بی عقل نقشه ای کشید و بهترین راه در نظرش این رسید که دکان را آتش بزند تا صاحب دکان از ماجرای دستمال بویی نبرد. برای انجام دادن عمل شیطانی و شومش، یک گل آتش گذاشت ته دکان، میان پارچه ها و در دکان را بست و به خانه رفت. آتش کم کم کوره کرد و به تمام پارچه ها سرایت کرد و دکان را به آتش کشید و چند لحظه ای نگذشت که آتش به حجره ها و دکانهای دیگر هم سرایت کرد و تمام قیصریه طعمه آتش شد. هرچه تلاش کردند نتوانستند قیصریه را نجات دهند و دود شد و آتش. بعدها فهمیدند که قیصریه به آن زیبایی به واسطه بی عقلی آن پسر احمق نابود شد و عده زیادی به خاک سیاه نشستند اما دیگر چه سود؟


این داستان در مورد افرادی به کار می رود که از روی هوای نفس و ندانم کاری، برای به دست آوردن یک چیز کم بها و بی ارزش دست به کاری زنند، که ضرر و زیان هنگفتی به دیگران وارد می شود.

ذهن می تواند یک دستمال را خیلی بزرگ کند و یا خیلی کوچک

قطعا اگر من و شما به جای این فرد بودیم این کار را نمیکردیم، میدانید چرا؟ چون انقدر موضوع دستمال را برای خودمان بزرگ نمیکردیم

این ذهن ماست که تعیین میکنه چقدر یک مشکل را بزرگ ببینیم، پس اگر فکر میکنید مشکلات بزرگی تو زندگی دارید بدانید که ذهن شما خالق بزرگ بودن مشکل بوده :)

کافیه بخواهیم و سپس می توانیم کوچکش کنیم و با اعتماد به نفس و خیال راحت تر حلش کنیم

در روزی بسیار نزدیک همه ما دستانمان از دنیا کوتاه خواهد شد و گدای چند صلوات از انسان های روی زمین می‌شویم، پس من هر شب برای بازدیدکنندگان سایتم صلوات میفرستم، یعنی برای تو که این متن را میخوانی، حال می‌شود تو هم برای من بفرستی؟ :)
جهت دریافت آخرین مطالب سایت در ایمیل خود ، در خبرنامه عضو شوید
۱۷ دیدگاه
    • avatar
      امیدوارم مفید بوده باشه :)
  1. avatar
    نچ نچ پسره ی احمق وای هر چی هست زیر سر این پسراس که چقدر ترسو هستن وای وای
    ولی خلاصه خیلی پنداموز و خنده دار و ناراحت کننده بود
    • avatar
      دفعه اخرت باشه جمع میبندی :)
    • avatar
      فدات حسین جان
      بهترین کار رو میکنی 
      درس همیشه اولویت داره 
      برات ارزوی موفقیت دارم 
      🌹😊
    • avatar
      خداروشکر 
    • avatar
      :-)
    • avatar
      سپاس :)
  2. avatar
    خب منظورم تو نبودی چرا دعوا داری ببخشید اگه ناراحت شدی پسر نترس و شجاع و خوب و مومن و ....
    • avatar
      اول از اینکه ناراحت نشدم :)
      دوم اینکه منظورم این نبوده من خوبم و جمع نبند :)
      سوم اینکه من هیچ کلا ولی اگر بیاییم چشم هامون رو کمی باز کنیم و منطقی فکر کنیم و احساسی حرف نزنیم کلی پسر خوب تو اطراف همه ماست 
      ولی همیشه اکثر دخترها عادت دارن تا وقتی یک پسر یک کار بد میکنه میان جمع میبندن و میگن همه پسرها اینطوری اند 
      همیشه طوری حرف میزنن که انگار با همه پسرهای دنیا بودن و خبر دارن 
      :)
      ب نظر من این رفتار غیرمنطقی فقط ضعف دخترا رو نشون میده تا عیب ب قول خودشون همه پسرا
    • avatar
      :))

    • avatar
      من؟ :)))
      من که همیشه تو هر شرایطی لبخند زدم :)
      بابا حرف گوش کن :)
      کارت درسته :)
  3. avatar
    ببخشید اینا میگما اما تو مثل عروسک هامی که همیشه برام میخندن و منا خوشحال میکنن

    بله پس چی من دختر خوب وحرف گوش کنی هستم
    ی سوال ؟کارم درسته ینی چی ؟:-)
    • avatar
      خخخخخخخخخخخ
      چ افتخاری :)

      کارت درسته یعنی اینکه کارت خیلی درسته :))
    • avatar
      خب توضیح دادن نداره که 
      کار چیزی است که عمل میکنی کارت یعنی کار تو 
      درست هم یعنی صحیح دیگه 
      کارت درسته میشه گفت عملی که انجام میدی صحیح است 
      :)
    • avatar
      خاصیت لبخند همینه 
      انرژی زا هس :)
  4. avatar
    من همیشه وبتو با گوشی باز میکنم.الان که با سیستم باز کردم،دیدم خیلیییی جالبه.قالبش که عاالیییه.اصن مدل قرار گرفتن این مطالب کنار هم فوق العادست..
    متن های خوشگل،قالب شیک،نویسنده ی خوش اخلاق...اوووه.چه شود..
    • avatar
      ممنون لطف دارید 
      خوشحالم خوشتون اومده :)
    • avatar
      :))
    • avatar
      بستگی به نگاه داره
      ما مشکل نداریم. مسئله دارم که همه شون قابل حل هست
    • avatar
      :)
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
زندگی، یعنی عشق فرصت همراهی با، امید است درک همین اکنون است وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم رسم پذیرایی از تقدیر است یعنی تکاپو یعنی هیاهو شب نو، روز نو، اندیشه نو یعنی حرکت و امید
کانال تلگرام در بیان دنبال کنید